نویسنده: محمد حقانی فضل
 
مصلحی به نام اولریش تسوینگلی (1) (1484-1531) که معاصر لوتر بود، آغازگر نهضت اصلاح در سوییس بود. او پس از مطالعه کتاب مقدس به انتقاد از تجرد روحانیان، رهبانیت و فروش آمرزش‌نامه پرداخت. او در شهر زوریخ، کتاب مقدس را در معرض استفاده عموم قرار داد. تسوینگلی بازگشت به عهد جدید را پایه و اساس ایمان مسیحی می‌دانست و همچون لوتر بر این باور بود که کلیساها باید از کنترل رم آزاد باشند. او معتقد بود مسیحیان باید فقط بر طبق احکام کتاب مقدس و نه غیر آن عمل کنند. از این رو، او یک درجه بالاتر از لوتر بود؛ زیرا لوتر برخی از اعمال و مناسک کاتولیک‌ها را جایز می‌دانست و می‌گفت هر چیزی که در کتاب مقدس از آن به صراحت نهى نشده باشد و یا به جهتی مفید دانسته شود، جایز است. در سال 1523، شورای شهر زوریخ با دیدگاه تسوینگلی مبنی بر احیای سیره کلیسای اولیه موافقت کرد و به همه کشیشان دستور داد تا از آنها اطاعت کنند. آنان آلات موسیقی را از بین بردند، تصاویر و مجسمه‌ها را از کلیسا خارج کردند، کشیشان را به ازدواج تشویق کردند، آیین‌های عبادی را ساده و رهبانیت را لغو کردند. (2)
کالون در 26 سالگی کتابی به نام مبادی دین مسیحی نگاشت و اصول اصلاحات دینی را در آن بیان کرد. این کتاب پایه و اساس کلیسای کالونی را تشکیل می‌دهد. کالون، به خلاف لوتر، بر این باور بود که باید قدرت سیاسی را به کلیسا بازگرداند و جامعه را با حاکمیت کلیسا سازماندهی کرد. تسوینگلی تا اندازه‌ای تحت تأثیر لوتر بود و آن دو درباره امور زیادی هم‌رأی بودند، اما درباره‌ی مسائل بسیاری نیز اختلاف نظر داشتند و این اختلاف‌ها به اولین شکاف در آیین پروتستان منجر شد که دو شاخه «کلیسای لوتری» و «کلیسای اصلاح شده» را پدید آورد. نقطه اصلی اختلاف میان لوتر و تسوینگلی درباره حضور مسیح در آیین عشای ربانی بود. تسوینگلی گفت مقصود عیسی از این سخن که این نان گوشت و شراب خون من است، (3) آن نبود که در حقیقت پاره‌ای از جسم اوست بلکه می‌خواست بگوید آنها نشانه وجود او هستند. از این رو، خلاف عقل است که تصور شود بدن و خون عیسی در آن واحد هم در آسمان باشد هم روی ده‌ها هزار محراب روی زمین (چنان که لوتر معتقد بود). به نظر او، نان و شراب را باید نمادی از صلیب عیسی و فداکاری او در راه نجات بشر دانست. (4)
اندیشه‌های تسوینگلی در زمان حیات خود او در نواحی مرکزی اروپا گسترش زیادی یافت. این امر باعث جنگ بین پیروان او و کاتولیک‌ها شد که خود او نیز در یکی از این جنگ‌ها (1531) کشته شد. پس از او ژان کالون (1509-1564) رهبری شاخه سویسی نهضت اصلاحات را به دست گرفت و در آن تغییراتی ایجاد کرد و آن را گسترش داد.
کالون در 26 سالگی کتابی به نام مبادی دین مسیحی نگاشت و اصول اصلاحات دینی را در آن بیان کرد. این کتاب پایه و اساس کلیسای کالونی را تشکیل می‌دهد. کالون، به خلاف لوتر، بر این باور بود که باید قدرت سیاسی را به کلیسا بازگرداند و جامعه را با حاکمیت کلیسا سازماندهی کرد. به همین دلیل او در شهر ژنو حکومتی دینی برقرار کرد و از سال 1541 تا زمان مرگش بر آن فرمانروایی کرد. در این حکومت، خدا مرجع اعلى بود و کالون قوانین خدا را تفسیر می‌کرد و برای اجرای آنها از همه‌ی قوای غیردینی استفاده می‌کرد. یکی از خصوصیات الهیات کالونی این است که در این الهیات، مشیت خدا بر همه امور حاکم است و سرنوشت هر چیز و هر کس در جهان در دست خداست. (5)

نمایش پی نوشت ها:
1. Ulrich Zwingli.
2. مری جو ویور؛ درآمدی به مسیحیت؛ ص182.
3. اشاره به سخن عیسی به شاگردانش در شام آخر. متى، 26:26-28/ لوقا، 19:22-23.
4. جان ناس؛ تاریخ جامع ادیان؛ ص673.
5. مری جو ویور؛ درآمدی به مسیحیت، ص184.

منبع مقاله :
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.